شهدا سال 59 -زندگینامه شهید احمد محمدی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
غنچه وجود احمد در آن زمانیکه غنچههای گل محمدی دشت و دمن را در شهرستان نیریز آراسته بودند ـ20/2/1336ـ شکفت و خانه پدر و مادری مؤمن را پر از شور و شعف و شادمانی کرد. دوران طفولیت را در خانواده سپری و همراه با دیگر همسالان خود وارد مدرسه شد. تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی ادامه داد و پس ازآن به استخدام ارتش در آمد. دوره آموزش درجهداری نیروی زمینی را در رشته مخابرات با موفقیت به اتمام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
غنچه وجود احمد در آن زمانیکه غنچههای گل محمدی دشت و دمن را در شهرستان نیریز آراسته بودند ـ20/2/1336ـ شکفت و خانه پدر و مادری مؤمن را پر از شور و شعف و شادمانی کرد. دوران طفولیت را در خانواده سپری و همراه با دیگر همسالان خود وارد مدرسه شد. تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی ادامه داد و پس ازآن به استخدام ارتش در آمد. دوره آموزش درجهداری نیروی زمینی را در رشته مخابرات با موفقیت به اتمام...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید رضاقلی شکوهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
پدر جان قاب عکس تو، روی پیشانی دیوار، زینت بخش خانه شده است. چهره مهتابی و نگاه شیرین و به یاد ماندنیات، به خانه صفا و گرمی بخشیده است. فضای خانه بوی گل میدهد، از بوی آن معطر میشویم و بیقرار رفتن، ای کاش ما هم میتوانستیم در کرانههای آسمان جای بگیریم. شهید رضا قلی شکوهی فرزند امیرقلی، در دوم خرداد ماه 1325 درخانوادهای از تبار مؤمنان در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
پدر جان قاب عکس تو، روی پیشانی دیوار، زینت بخش خانه شده است. چهره مهتابی و نگاه شیرین و به یاد ماندنیات، به خانه صفا و گرمی بخشیده است. فضای خانه بوی گل میدهد، از بوی آن معطر میشویم و بیقرار رفتن، ای کاش ما هم میتوانستیم در کرانههای آسمان جای بگیریم. شهید رضا قلی شکوهی فرزند امیرقلی، در دوم خرداد ماه 1325 درخانوادهای از تبار مؤمنان در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید خلیل کلاهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
در سپیدهدم روز ۱۵ بهمنماه سال ۱۳۳۵، طفلی کوچک باروحی بزرگ به وسعت دلهای مؤمنین در شهرستان نیریز به دنیا آمد. خانوادهاش نام خلیل را برای او برگزید، نام و کنیه کسی که بتشکن بود و ظالم ستیز. خلیل، از همان زمان کودکی در کنار خانوادهاش ساده زیستن و قناعت را تجربه کرد و رشد نمود تا به سن ۷ سالگی رسید. در دبستان فرهنگ اسلامی نیریز دوره ابتدایی را با موفقیت شروع کرد و به پایان رساند،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
در سپیدهدم روز ۱۵ بهمنماه سال ۱۳۳۵، طفلی کوچک باروحی بزرگ به وسعت دلهای مؤمنین در شهرستان نیریز به دنیا آمد. خانوادهاش نام خلیل را برای او برگزید، نام و کنیه کسی که بتشکن بود و ظالم ستیز. خلیل، از همان زمان کودکی در کنار خانوادهاش ساده زیستن و قناعت را تجربه کرد و رشد نمود تا به سن ۷ سالگی رسید. در دبستان فرهنگ اسلامی نیریز دوره ابتدایی را با موفقیت شروع کرد و به پایان رساند،...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمود دهستانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در ۱۳۳۹/۵/۱ در محیط پر از صفا و صمیمیت روستا، در خانوادهای مذهبی، دنیای خاکی را احساس و در کوچهباغهای روستای قطرویه از توابع نیریز، بازیهای کودکانه را شروع کرد. پدرش از زحمتکشان بود و سعی در تأمین معاش خانواده داشت. ایمان و اعتقادات مذهبی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و میخواست فرزندش نیز مسلمان و مؤمن به اصول و مبانی دین مبین اسلام پرورش یابد. این بود که از مادر محمود خواهش کرد تا جای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در ۱۳۳۹/۵/۱ در محیط پر از صفا و صمیمیت روستا، در خانوادهای مذهبی، دنیای خاکی را احساس و در کوچهباغهای روستای قطرویه از توابع نیریز، بازیهای کودکانه را شروع کرد. پدرش از زحمتکشان بود و سعی در تأمین معاش خانواده داشت. ایمان و اعتقادات مذهبی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و میخواست فرزندش نیز مسلمان و مؤمن به اصول و مبانی دین مبین اسلام پرورش یابد. این بود که از مادر محمود خواهش کرد تا جای...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید اسدالله اسلامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد اسدالله اسلامي »
شیر مرد عرصههای نبرد بود و دلاوری که هیچوقت خستگی او را خسته نکرد. سید اسدالله ۱/۶ /۱۳۴۰ در خانوادهای روحانی، متدین و از سلاله پاک رسولالله (ص)، در روستای خواجه جمالی از توابع شهرستان نیریز قدم به عرصه گیتی نهاد. وی دومین فرزند مرحوم سید باقر اسلامی بود که از دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خود راه کسب علم و دانش را در دبستان وقار روستا پیش گرفت. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد اسدالله اسلامي »
شیر مرد عرصههای نبرد بود و دلاوری که هیچوقت خستگی او را خسته نکرد. سید اسدالله ۱/۶ /۱۳۴۰ در خانوادهای روحانی، متدین و از سلاله پاک رسولالله (ص)، در روستای خواجه جمالی از توابع شهرستان نیریز قدم به عرصه گیتی نهاد. وی دومین فرزند مرحوم سید باقر اسلامی بود که از دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خود راه کسب علم و دانش را در دبستان وقار روستا پیش گرفت. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید عنایت الله رمضانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
بیا به شهر عشق برویم، آنجا که خداوند شهیدان عنایت ویژه بر عاشقانش دارد. آنجا که حسین(ع) است، عباس(ع) است، علیاکبر(ع) است و عنایتالله. عنایتالله رمضانی فرزند محمدعلی، در خانوادهای متدین و مذهبی در سال 1338 در شهر آباده طشک دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه هجرت و راهنمایی را در ابنسینا و دوره متوسطه را دو سال در نیریز و دو سال در شیراز سپری و موفق به اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) شد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
بیا به شهر عشق برویم، آنجا که خداوند شهیدان عنایت ویژه بر عاشقانش دارد. آنجا که حسین(ع) است، عباس(ع) است، علیاکبر(ع) است و عنایتالله. عنایتالله رمضانی فرزند محمدعلی، در خانوادهای متدین و مذهبی در سال 1338 در شهر آباده طشک دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه هجرت و راهنمایی را در ابنسینا و دوره متوسطه را دو سال در نیریز و دو سال در شیراز سپری و موفق به اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) شد....
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آمد به برم شمع شهادت در دست در کلبه خاموش من آهسته نشست او سوخت، فرو رفت و بماند سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما میرویم تا زمین را از لوث مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آمد به برم شمع شهادت در دست در کلبه خاموش من آهسته نشست او سوخت، فرو رفت و بماند سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما میرویم تا زمین را از لوث مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی اکبر مولازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
چشمان منتظر، ماه مبارک رمضان سال ۱۳۴۹ در خانواده متدین مولا زاده در انتظار رسیدن مسافری بودند که بر سفره افطار آنها طلوع کند و محیط کوچک خانه را رونقی نو بخشد. علیاکبر، از راه رسید و در کنار خانواده عشق به ولایت و ائمه اطهار (ع) را بهخوبی فراگرفت. از همان سنین کودکی هوش سرشار و برجستگی فوقالعاده خود را در زمینههای متعدد نشان داد، بطوریکه زبانزد اقوام شد. در خانه او را بانام زیبای جواد نیز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر مولازاده »
چشمان منتظر، ماه مبارک رمضان سال ۱۳۴۹ در خانواده متدین مولا زاده در انتظار رسیدن مسافری بودند که بر سفره افطار آنها طلوع کند و محیط کوچک خانه را رونقی نو بخشد. علیاکبر، از راه رسید و در کنار خانواده عشق به ولایت و ائمه اطهار (ع) را بهخوبی فراگرفت. از همان سنین کودکی هوش سرشار و برجستگی فوقالعاده خود را در زمینههای متعدد نشان داد، بطوریکه زبانزد اقوام شد. در خانه او را بانام زیبای جواد نیز...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید هوشنگ طهماسبی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سالهاست که باد صباد خاطرات «هوشنگ» را در هر کوی و برزنی میافشاند تا عطر دلانگیز آن جانها را حیاتی نو بخشد. خاطرات دلاور مرد کفرستیزی که سال ۱۳۴۰ در یک خانواده مذهبی و متدین در روستای کوشکک بخش آباده طشک شهرستان نیریز بدنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان برد. نبودن مدرسه راهنمایی در روستا باعث شد سنگر تحصیل را رها و دوشادوش پدر مهربان خود در امور دامداری و کشاورزی فعالیت کند....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سالهاست که باد صباد خاطرات «هوشنگ» را در هر کوی و برزنی میافشاند تا عطر دلانگیز آن جانها را حیاتی نو بخشد. خاطرات دلاور مرد کفرستیزی که سال ۱۳۴۰ در یک خانواده مذهبی و متدین در روستای کوشکک بخش آباده طشک شهرستان نیریز بدنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان برد. نبودن مدرسه راهنمایی در روستا باعث شد سنگر تحصیل را رها و دوشادوش پدر مهربان خود در امور دامداری و کشاورزی فعالیت کند....
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر محسن زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
محسن، دلاوری بود از خطه دلیران نیریز که ۱۳۴۷/۴/۱۰ میان خانوادهای مذهبی و کشاورز در روستای جهانآباد از توابع آباده طشک چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و در سن هفتسالگی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان شهدای فتحالمبین جهانآباد آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک ادامه داد و با دریافت مدرک سوم راهنمایی، ترک تحصیل کرد. محسن، یکی از ورزشکاران نمونه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
محسن، دلاوری بود از خطه دلیران نیریز که ۱۳۴۷/۴/۱۰ میان خانوادهای مذهبی و کشاورز در روستای جهانآباد از توابع آباده طشک چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و در سن هفتسالگی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان شهدای فتحالمبین جهانآباد آغاز کرد و با موفقیت به پایان رساند. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک ادامه داد و با دریافت مدرک سوم راهنمایی، ترک تحصیل کرد. محسن، یکی از ورزشکاران نمونه...